عصمت و دوستش خلیفه، نزدیک در
ورودی یک رستورانت وطنی- سنتی در شهر کابل ایستادهاند. آنها تصمیم دارند که داخل
رستورانت بروند و چای بنوشند. عصمت میگوید:«بیه که بوریم یک چای گنسهکی بزنیم
کون لق دنیا؛ اختلاط و یک لحظه رنج گُلی کنیم.» وقتی در چایخانه و یا
رستورانت هستید و چای سفارش میدهید، گارسون با صدای بلند میگوید:« سیاه یا سبز؟»
چای
نوشیدنی ساده، شب و یا روز، وقت و ناوقت، در سرمای زمستان و در یا گرمای تابستان،
وقتیکه تشنگی بر ما غلبه میکنند، به سراغ چای میرویم. چای نوشیدنی آشنا برای
همه کس، بخصوص زمانیکه برای پذیرایی مهمان آمادهگی میگیریم، در قدم نخست با یک
پیاله چای مهمان را پذیرایی میکنیم.
«چای
نام یک گیاه و نوشیدنی ساخته شده از این گیاه است. چای واژهای است چینی که در چین
و شمال هندوستان به کار میرود و تقریباً با همان تلفظ وارد زبان فارسی شدهاست.»
واژه چای تنها کلمه است که در همه جا تقریبا یکسان تلفظ میشود.
چای یک منبع طبیعی از کافئین،
تئوفیلین، تیانین و آنتی اکسیدانها، دارای طعمی اندکی تلخ است. بوتهی چای در
زبان علمی به نامCamellia sanensis یاد
میشود که ارتفاع آن به ۶ الی ۷ متر میرسد.میتوان گفت که بوته چای برای نخستین
بار در چین و در حدود پنج هزار سال پیش شناخته شده است. چای در مناطقی که باران
زیاد داشته باشد و آب وهوای آن مرطوب و گرم باشد میروید.
در
تعریف چای آمده است:«چای، معروف است و آن برگی باشد که از ختای آوردند. منفعت
بسیار دارد و مضرت شراب را دفع کنند.» گویند که مردم تبت به سبب آن که شراب بسیار
میخوردند آن را به قیمت مشک میخریدند.
تاریخچه
آمدن چای در افغانستان به طور دقیق معلوم نیست. اما میتوان گفت که چای در
افغانستان قدامت طولانی دارد. در گذشتههای خیلی دور، چای را قومی به نام
«هزاربزها» از هند وارد میکرده است.
مراد
از خاطرهاش که اولین بار چای نوشیده میگوید:« تازه ظاهر شاه سر تخت شیشته بود.
ما د بهسود بودیم، بچه بودم، خانوادهی ما فقیر بود، اولین بار شب بود که چای سبز
خوردم. نصف شب، یک بار گمیز(شاش) مه آمد. باز د قریه چَو(آوازه) شده بود که بچه
فلانی چای خورده شو گمیز شی آمده.» در افغانستان از اصطلاح «چای خوردن» برای «چای
نوشیدن» استفاده میشود که اهمیت چای را نشان میدهد. چای سیاه و سبز معروف ترین
چای است. مردم افغانستان بیشتر از همین دو چای استفاده میکنند.
در
قدیم در کابل چایخانه زیاد بود. جوانان کابل به چایخانه میرفتند و در باره
موسیقی، ادب، فرهنگ، عشق حرف میزدند و ساعت خود را تیر میکردند. امروز یک برنامه
از سوی یک تلویزیون خصوصی در افغانستان به نشر میرسد که به نام« چایخانه». در این
برنامه مهمانان قصهها و خاطرههای شان را از گذشته در مورد یک بحث مشخص برای
تماشا گران قصه میکنند.
چای در
ادبیات ما نیز وارد شده است. ضرب المثلهای زیادی در این باره است به طور نمونه میتوان
از «چای نه خورده جنگ نموشه»، «چای نه خورده بچه خاله شدی» ، «گرمی را گرمی ور میداره»
و هم چنان در شعر نیز شاعران از واژه چای استفاده کرده است: یک لحظه اختلاط و فقط
یک پیاله چای/ این زندگی ماست که تصویر می شود- یاسین نگاه یکی از شاعران جوان
کشور مجموعهی شعری تحت نام « تلخ مثل چای سیاه» دارد.
عصمت
که دانشجوی دانشگاه کابل و کاشیکار است، میگوید:«پدرکلانم میگفت که وقتی چای در
مناطق مرکزی افغانستان آمد، چایبر/ چاینک نبود. مردم مجبور بودند که چای را در
داخل دیگ آماده کنند.» آغا صاحب باشنده چندوال شهر کابل، در مندوی کابل دکان چایفروشی
دارد، میگوید:«قدیم چای از هند وارد میشد، چای هندی سه ستاره، ۵ ستاره، شیرچاپ،
مرغ زرد، طاووس چاپ معروف بود.» آغا صاحب میافزاید که در کابل اول «چاینک» آمد
بعد چای.
یکی از
مورخین هندی در کتابی راجع به افغانستان در مورد تاریخچه چای نوشته است: «شاه امان
الله خان مسئله رسمی شدن تجارت چای را به کابینه خود پیشنهاد و تاکید نمود. بعضی
از وزرای کابینه امان الله خان با این پیشنهاد مخالفت میکردند. آنها به این نظر
بودند که چای یک مصرف اضافی خواهد بود. اما شاه امان الله خان برای فراهم نمودن
قناعت آنان سه دلیل عمده را تذکر داده بود:
اول:
مردم افغانستان مهمان نوازند و هنگام پذیرایی از مهمانان گوسفند و یا مرغ را هلال
میکنند. چون بسیاری از خانوادهها اقتصاد ضعیف دارند بهتر است که به جای این همه
مصارف اضافی به مهمانان یک گیلاس چای داده شود.
دوم:
در اکثر مناطق افغانستان آب نوشیدنی پاک موجود نیست. اگر چای رواج یابد، آب
جوشانیده میشود و مردم از شر میکروبها رهایی مییابند.
سوم:
مردم افغانستان خیلی غریب و ناتوان هستند میشود که در بسیاری اوقات نان شان را با
چای صرف کند.»
این شد
که اعضای کابینه قناعت کردند و تجارت چای در افغانستان رسمی شد. اکنون در افغانستان
نزدیک به ۵۰۰ شرکت وارد کننده چای در افغانستان میباشد که تقریبا ۵۰ تن چای سیاه
و سبز سالانه از کشورهای ویتنام، اندونیزیا، کینا، سریلانکا، هندوچین وارد
میکنند.
در
ناحیه اول شهر کابل در مندوی یک سرای کلان وجود دارد به نام «سرایچای» که سابقه
این سرای بیش از ۱۰۰ سال است که در این سرای اکنون بیش از ۸۰ دکان چایفروشی
وجود دارد. نام قدیم این سرای به نام سرای گور(قند سیاه) که در آن نیز
صابون ساخته میشد، بوده است. در بازار کابل قیمت چای، یک کیلو چای خوب ۲۵۰
افغانی، متوسط ۱۸۰ و ارزان آن ۹۰ افغانی است. تازگیها چای کیسهای نیز در بازار
به فروش میرسد.
مشهورترین
جا برای چای نوشیدن در شهر کابل چایخانه ، سماوات، رستورانت و کافی شاپ است که
قمیت یک چاینک چای ۱۰ الی ۵۰ افغانی است. در قدیم در چایخانهها سماورهای مسی کلان
بود که در آن آب را جوش میدادند و بعد داخل چاینک چای درست میکردند. چای را داخل
سماوار/چاینک/ چای بر/ چایجوش آماده میکنند. معروف ترین چایخانه در کابل که
تاهنوز هم فعالیت میکند به نام «سماوار کلنگی» در کابل قدیم است. در قدیم
ثروتمندان، تنها چای مینوشیدند. اکنون فقرا چای زیاد تر مصرف میکنند حتی بعضی از
خانوادهها یک یا دو وعده غذایی شان را «چای شکر» همراه «نان خشک» تشکیل میدهد.
مسافر خروتی، کارمند کتابخانه
عامه کابل میگوید:«خدا خیر ندهد که هر کس چای را در افغانستان آورد. قبل از چای،
دوغ و آب میخوردیم، حالا همه را معتاد کرده است، مه اگر روز شش گیلاس چای نخورم،
عصابم خراب است و سرم درد میکند.»
در
افغانستان چای کشت نمیشود. یک بار وزارت زراعت افغانستان، آزمایشی در ولایت کنر
چای را کشت نمود که حاصل خوب و آنچنانی بدست نیاورد.
«بر
اساس پژوهشهای امروزی چای ممکن است در کاهش خطر برخی بیماریهای مزمن مثل سکته،
حمله قلبی و بعضی سرطانها مفید باشد، باعث تسریع حرکات تنفسی، سرعت در گردش خون،
رفع خوابآلودگی، احساس تجدید نیرو، تقویت نیروی فکری، گوارش بهتر غذا و تعریق میشود.
داکتران نوشیدن چای داغ را توصیه نمی کنند. در بسیاری از فرهنگ چای به عنوان یک
گیاهی شفا بخش به حساب می آمد.»
اگر میخواهید
طعمِ واقعی «چای» را بنوشید و به چای احترام بگذارید. پس خوب است چای را بدون
شیرینی و هل امتحان کنید.
این متن شما بسیار جالب بود.فقط که حیف که منبع شما در آن گنجانیده نشده بود. با سپاس فراوان
پاسخحذف